ماه رمضان، ماه بندگی
از گــلــســتـان کـرم طـرفـه نــســیـمـــى بـوزیــد کـــه سراپــاى پـــر از عــطــر و صـفـا کــرد مــــرا
نـازم آن دوسـت کـه با لـطـف سـلیمانى خویــش پــــــلـــه از ســـلــســلــه دیــو دعـــا کــرد مــــرا
فــیـــض روحالــقــدســـم کــرد رهــا از ظــلـــمـات هــــمـــرهـــى تـــا بـه لــب آب بــقــا کــرد مــــرا
مـن نــبــودم بــجــز از جـاهـل گــم کــرده رهــــى لایــــق مـکــتــب فـــخـــر الـنــجــبـــا کـــرد مــــرا
در شـــگـفــتـــــم ز کـــرامـات و خــطـاپـوشــى او مـــن خــطـــا کـردم و او مـهـــر و وفــا کـرد مــــرا
دســت از دامـــن ایــن پـیــک مــبـارک نــکــشـــم کـه بـه مــهــمـــانــى آن دوسـت نــدا کـرد مــــرا
زیـن دعاهاست که با ایـنهمه بىبرگى و ضـعــف در گــلـســتـان ادب نــغـــمــه ســـرا کــرد مــــرا
هـــر ســـر مـــویـــم اگــر شــکــر کــنـد تا بـه ابــد کــم بود زیــن هـمـه فـیـضـى که عـطـا کرد مــــرا
عید رمضان آمد، المنة لله
رمضان سنگ گرم است و از سنگ گرم پای روندگان میسوزد و شاید که بوقت وضع این اسم ماه صیام در شدت گرما باشد و یا مأخوذ از رمض که بهمعنی سوختن است، چون ماه صیام گناهان را میسوزاند لهذا به این اسم مسمی گشت و یا آنکه مشتق از رمض است و معنی رمض سوخته شدن پای از گرمی زمین، چون ماه صیام موجب سوختگی و تکلیف نفس است.
رمضان اسمی از اسماء الهی میباشد و نباید آنرا به تنهایی ذکر کرد؛ مثلا ً بگوییم رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه نمود. در این زمینه هشام بن سالم از حضرت امام محمد باقر(ع) نقل روایت مینماید و میگوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابی جعفر امام باقر(ع) بودیم، پس سخن از رمضان بهمیان آوردیم. امام(ع) فرمود: نگویید این است رمضان و نگویید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماء الله است که نمیرود و نمیآید که شیء زائل و نابود شدنی میرود و میآید، بلکه بگویید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم، که اسم، اسم الله می باشد، و ماه رمضان ماهی است که قرآن در او نازل شده است و خداوند آن را «مثل» و «عید» قرار داده است همچنان که پروردگار بزرگ، عیسی بن مریم(س) را برای بنیاسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت علی بن ابیطالب(ع) روایت شده که حضرت فرمود: شما به راستی نمیدانید که رمضان چیست(و چه فضائلی در او نهفته است!)
اى سدیر! آیا مىدانى چه شبهایى است این شبها؟ سدیر گفت:
بلى فدایت گردم، این شبها شبهاى ماه رمضان است، مگر این شبها چگونه است؟ امام(ع) فرمودند: آیا قدرت دارى هر شب از این شبها ده بنده از فرزندان اسماعیل(ع) را آزاد کنى؟ پس سدیر عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، ثروتم کفاف نمىدهد، پس امام پیوسته تعداد بندهها را کم کرد، تا رسید به یکى در تمام این ماه؛ سدیر گفت: قدرت ندارم. پس امام(ع) به او فرمود: آیا قدرت ندارى هر شب یک مسلمان روزهدارى را افطار دهى؟ سدیر عرض کرد: بلى تا ده نفر را هم مىتوانم افطارى بدهم، پس امام(ع) به او فرمود:
اى سدیر همان است که اراده کردى یعنى با افطارى دادن ده روزهدار به ثواب عتق و آزاد کردن ده بنده از اولاد اسماعیل(ع) نایل میگردى.
نسبتاً بی ربط:
بـربـسـت دهــان و دیــده بـگـشـاد وان نـور کـه دیـده دید با ماست
آمـــد رمـــضــان بـه خـــدمــــت دل وان کس که دل آفرید با ماست
در روزه اگـــر پـــدیـــد شـــد رنـــــج گـنــج دل نــاپــدیــد بـــا ماست
کـــردیـــم ز روزه جـــان و دل پـــاک هــر چـنـد تـن پـلـیــد بـا ماست
روزه بـــه زبــــان حـــــال گــــویـــــد کـم شو که همه مرید با ماست
چون هست صلاح دین در این جمع مــنــصــور و ابـایــزیـد بـا ماست
رمز آن ماه حسینی شدن است .
در تشنگی های رمضان از عطش اطفال حسین یادمان نرود .
اب خواهیم دید و نخواهیم نوشید
و خواهیم گفت
سلام بر ابالفضل
و در سفره ی افطار
وقتی اب بدست می گیریم تا عطشمان را فرو نشانیم
بگوییم
سلام بر لب عطشانت یا حسین
مینوشم به یاد لب عطشانت
کاش این رمضان مهمان خیمه ی پنهان همیشه حاضر باشیم .
اللهم عجل لولیک الفرج