عواصف

...جمعیتی که مثل آهن محکم می‌باشند و بادهای عواصف آن‌ها را نمی‌لغزاند و از حرب و جنگ ملول نمی‌شوند و بر خدا توکل می‌کنند

عواصف

...جمعیتی که مثل آهن محکم می‌باشند و بادهای عواصف آن‌ها را نمی‌لغزاند و از حرب و جنگ ملول نمی‌شوند و بر خدا توکل می‌کنند

عواصف
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصلاح طلبان» ثبت شده است

۱۰
مهر
۹۳


بسم الله

با نگاهی گذرا به دو بازه زمانی قبل و بعد از سال 84، متوجه تغییر در شاکله اصولگرایان و افزایش گستره‌ی اصولگرایی می‌شویم؛ به گونه‌ای که قبل از سال 84، اصولگرایی یکپارچه‌تر و متحد‌تر از حال احساس می‌شد و همین ظرفیت بالقوه بود که در سوم تیر 84 بالفعل شد و برای اولین بار در دوره رهبری پس از امام(ره)، اصولگرایان به قدرت رسیدند و گفتمان انقلاب جانی تازه به خود دید؛ گفتمانی که تا قبل از سال 84 در زمان ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای دیده می‌شد.

محمود احمدی نژاد در حالی پرچم‌ دار گفتمان انقلاب، یعنی همان اصولگرایی ناب شد که نسل سوم انقلاب - نسلی که انقلاب را درک نکرده اما خود را پایبند به آن می‌دانستند - او را حمایت می‌کردند. در چهار سال اول ریاست جمهوری، اصولگرایان جذب خوبی داشتند و توانستند حامیان خود را افزایش دهند.

سال 88 زمانی که فتنه فروکش کرد، خط و مرزها مشخص‌تر گردید و برخی از کسانی که در قضیه فتنه سکوت کرده و یا حتی از فتنه حمایت کرده بودند، به دلیل شکست این جریان، خود را حامی ولایت و اصولگرایی خواندند و به اصطلاح راهنمای سمت چپ ‌زدند ولی در نهایت به سمت راست پیچیدند! طبیعیست که چپ‌ها و راست‌های سنتی، برای فرار از اتهام فتنه‌گر بودن، خود را منتسب به اصولگرایی بدانند.

همین امر سبب گردید تا اختلاط فکری در جریان اصولگرایی رسوخ کند؛ به علاوه، دو سال آخر دولت دهم و شکل گیری جریان منتسب به "جریان انحرافی" موجب شکل گیری کامل افراط و تفریط در پهنه‌ی اصولگرایی گردید.


با این مقدمه به آسیب شناسی اتحاد اصولگرایان می‌پردازیم:

انتخابات مجلس نهم، سرآغازی بر چند دستگی اصولگرایان

با توجه به تحولات سال 88 و توضیحات بالا، انتخابات مجلس نهم زمینه‌ی خوبی را برای عرض اندام انواع گروه‌های اصولگرا با تفکرات مختلف پدید آورد. ارائه لیست‎های جبهه پایداری، جبهه متحد اصولگرایان، جبهه حامیان ولایت و ... ماحصل ورود رجال سیاسی به اصولگرایی با تفکرات متفاوت، بدون گذر از غربال خاصی می‌باشد.

اتحاد اصولگرایان بدون در نظر گرفتن چهارچوب اصولگرایی ناب، موجب انحراف در این گفتمان می‌گردد


از طرفی، برخی گروه‌های اصولگرا، هرکدام فقط خود را حامی راستین گفتمان انقلاب می‌دانند؛ تا اینجا، این گروه‌ها با هم کنار نیامدند و برای اثبات این سخن، می‌توان به تلاش‌های حضرت آیت الله مهدوی کنی جهت یکپارچه ساختن اصولگرایان به منظور شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 اشاره نمود؛ این تلاش سرانجامی نداشت.

نتیجه انتخابات دولت یازدهم، چوبی بود که اصولگرایان باید می‌خوردند.

اتحاد اصولگرایان در وهله اول، نیازمند اتحاد رهبران آن هاست


با توجه به ظرفیت بالقوه اصولگرایان، باید دقت داشت مصالح جمع اصولگرایی بر مصالح فردی و گروهی ترجیح داده شود

اتحاد اصولگرایان نباید موجب سوء استفاده برای مصالح فردی و گروهی باشد


راه حلی که برای عبور از این مشکل می‌توان پیشنهاد داد، تشکیل شورای مرکزی اصولگرایان است؛ البته نحوه شکل گیری این شورا حائز اهمیت است.


به نظر می رسد لزوم اتحاد اصولگرایان بیش از پیش احساس می‌گردد؛ شکست در انتخابات ریاست جمهوری برای آنان سنگین بود؛ حال باید تمام توان خود را برای مجلس دهم بکار گیرند تا بتوانند با ارائه لیستی واحد و جامع، کرسی‌های مجلس را از دست ندهند؛ چرا که در غیر اینصورت به انزوای دو ساله فرو خواهند رفت.


  • مهدی رمضانی
۰۵
تیر
۹۳


بسم ا...


مروری بر انتخابات 92؛ مروری بر گذشته؛

اصلاح طلبان دل به پیروزی هاشمی رفسنجانی بسته بودند، چرا که می‌دانستند در مقابل "عالیجناب سرخ پوش" نمی‌توانند قد علم کنند.

در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰، یعنی زمانی که هاشمی در اوج قدرت قرار داشت، همواره از او به عنوان نماینده راست سنتی نام برده می‌شد؛ سیاستمداری که بعدها توانست نیروهای وفادار به خود را در قالب حزب کارگزاران سازندگی سازماندهی کرده، ابتدا جناح چپ قدیم را منزوی و سپس راه خود را از جناح راست نیز جدا کرد.
هاشمی رفسنجانی در آن سال‌ها به عنوان شاخصِ جامعه روحانیت مبارز، قدرت را در دست گرفت و تلاش کرد چپ‌های انقلابی را از قدرت براند. مجموعه کش مکش‌هایی که از آن‌ها به عنوان تنش‌های روزافزون میان مجلس سوم و دولت پنجم یاد می‌شد.

در نهایت یاران هاشمی برای تفوق بر چپ‌های تندرو حزب کارگزاران را تشکیل دادند، حزبی که هویت وجودی خود را از هاشمی رفسنجانی داشت و هرچند بعدها مجبور شد در مواردی نسبت به حمایت هاشمی ناامید شود اما همواره این حزب تنها پناهگاه هاشمی در طول ۲۰ سال گذشته بوده است.

همچنین باید به خاطر داشت علی‌رغم نزدیکی اجباری اعضای این حزب به چپ‌های انقلابی در دوره‌های بعد از دوم خرداد، حزب همچنان هاشمی را پدر معنوی خود می‌دانست و اگر با چپ‌های اینک دوم خردادی شده ائتلاف می‌کرد، از سر اجبار بود نه آنکه این دو اعتقادی به سیاست‌های یکدیگر داشته باشند.


واقعیتی که برای هاشمی رفسنجانی نادیده گرفته می‌شود، به عبارت دیگر باید به خاطر داشت هاشمی رفسنجانی که در سال‌های پیشین و در اوج رقابت‌های میان چپ و راست توانست با زیرکی خود را از وابسته بودن به یکی از این دو جناح دور بدارد، اینبار و در اواخر عمر سیاسی‌اش هرگز تن به اصلاحات نخواهد داد، چه آنکه هاشمی اگر امروز از اصولگرایان ناراحت و عصبانی است، از رفتار سال‌های گذشته اصلاح طلبان هم چندان دل خوشی ندارد.

در واقع این اصلاح طلبان بودند که برای نخستین بار نقدهای صریحی علیه هاشمی در جامعه مطرح کردند و لقب "عالیجناب سرخ پوش" نیز از قلم یکی از همین روزنامه‌نگاران اصلاح طلب(=اکبر گنجی) بیرون تراوید و بر قبای آیت ا... چسبید.

مهدی هاشمی در مکالمه تلفنی با یک روزنامه نگار فراری به وی یادآوری می‌کند: این اصلاح طلبان بودند که برای نخستین بار علیه پدرم در انتخابات مجلس ششم موضع گرفتند و شایعات علیه هاشمی را در جامعه رواج دادند، موضوعی که خانواده هاشمی هرگز فراموش نخواهد کرد.

دولت سازندگی که هاشمی بسیار به بازتاب پیروزی‌های آن در جامعه امید داشت و در واقع ما حصل عمر سیاسی هاشمی بود، در زمان اصلاحات به شدت نقد می‌شد و اساساً خود لفظ "اصلاحات" نیز برای مقابله با دستاوردهای هاشمی و اصلاح امور تحت امر رئیس جمهور پیشین ابداع شد.



کاملاً بی ربط: آتش بگیر تا ببینی چه می‌کشم؛ احساس سوختن به تماشا نمی‌شود.

قبل نوشت: به مناسبت ششم تیرماه، سالروز ترور نافرجام مقام معظم رهبری

  • مهدی رمضانی