عواصف

...جمعیتی که مثل آهن محکم می‌باشند و بادهای عواصف آن‌ها را نمی‌لغزاند و از حرب و جنگ ملول نمی‌شوند و بر خدا توکل می‌کنند

عواصف

...جمعیتی که مثل آهن محکم می‌باشند و بادهای عواصف آن‌ها را نمی‌لغزاند و از حرب و جنگ ملول نمی‌شوند و بر خدا توکل می‌کنند

عواصف
نویسندگان
۰۹
آبان
۹۲



برای دیدن تصویر اصلی کلیک کنید


بسم الله

بلاژویچ(سرمربی سابق تیم مس کرمان): هیچ قدرتی حتی آمریکا قادر نیست به ایران حمله نظامی ‌کند، زیرا میلیون‌ها جوان غیور ایرانی در قالب نیروهای بسیجی به جنگ تمام عیار با آمریکا می‌پردازند.

یه موقع‌هایی با خودم فکر می‌کنم و می‌بینم که عجب حکایتیه! اونایی که ادعای انقلابی بودن و یاور امام(ره) بودنشون گوش فلک رو کر کرده، هنوز در مفاهیم اولیه می‌لنگند؛ اما بعد، عده‌ای که اصلاً زمان حال رو هم درست و حسابی درک نکردند، چه برسه زمان حضرت امام(ره)، شیفته پاکی‌های این مسیر می‌شوند.


منبع: بلاژویچ: همراه با نیروهای بسیجی ایران با آمریکا می‌جنگم


کاملا بی ربط: عقل معاش می‌گوید که شب هنگام خفتن است، اما عشق می‌گوید که بیدار باش، در راه خدا بیدار باش... سید مرتضی آوینی



  • مهدی رمضانی
۰۲
آبان
۹۲
  • مهدی رمضانی
۲۴
مهر
۹۲






بسم الله

صــلاح کــار کـجــا و مــن خــراب کـجــا؟          ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کـجــا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را          سـمـاع وعـظ کـجــا نغـمه ربـاب کـجــا

هر کس هر چه می‌خواهد به امام(ره) نسبت می‌بندد، بعد وقتی می‌بینند که گندش در آمد، تکذیب و مغلطه و ... می‌کنند! البت اینگونه افراد و احزاب برای ما شناخته شده هستند؛ فقط متأسف می‌شوم که هنوز عده‌ای از مردم، هاشمی را یار امام(ره) می‌نامند!
قسم بر کسی که جان‌ها در دست اوست، این عده از مردم همان‌هایی هستند که خلافت ابوبکر و عمر و عثمان رو پذیرفتند و آنان را "انصار" و "یار پیامبر(ص)" نامیدند و مولایمان را خانه نشین کردند...
دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس          کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

این‌ها همان‌هایی هستند که امام حسن(ع) را مجبور به صلح با معاویه کردند؛ عجب است که اغلب روزیست واژه "نرمش قهرمانانه" بازیچه‌ی عده‌ای ترسوی سیاست زده شده و وسیله‌ای برای توجیه شرایط سیاسی بوجود آمده.
اگر رهبرم در مورد "نرمش قهرمانانه" سخن می‌گوید، عده‌ای خیال برشان ندارد که شرایط سیاسی روز مورد تأیید رهبریست؛ برید سخنان رهبری در مورد مقاومت و ایستادگی(اقتصاد مقاومتی و ...) را بخوانید؛ رهبر وادار به پذیرش نرمش قهرمانانه شده است، همانگونه که امام حسن(ره) مجبور به صلح شد، چون جماعتی که بر سر کار آمدند پتانسیل و توان مقاومت ندارند! هنوز امضای تنفیذ خشک نشده، پریدند بغل آمریکا! اکبر آقای هاشمی که مثلاً یار امام(ره) بوده است، تخم کفتر خورده و در این چند ماه به اندازه 8 سال دولت احمدی نژاد صحبت کرده و خاطره گفته و ...

اللهم اخرجنی من الظلمات الوهم...


عکس نوشت: امام(ره) را صرفاً برای قاب عکس نخواهیم؛ صحیفه امام(ره) رو تهیه کنیم و هر از چندگاهی ورقی بزنیم.

کاملاً بی ربط: اگه قرار بود فقط دلت پاک باشه، خدا در قرآن نمی‌فرمود: "الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون" یعنی هم دلت پاک باشه هم کارت درست باشه.

  • مهدی رمضانی
۱۲
مهر
۹۲


برای دیدن تصویر اصلی کلیک کنید


منتشر شده در:
صوت المستضعفین
بچه های قلم
فرهنگ نیوز
عمارنامه
روشنگری
جام جم آنلاین
معبر سایبری خادم الشهدا
نوبت شما
افسران
قرارگاه عمار
هم اندیشی
روزنامه کیهان
مشرق نیوز
خبرگزاری بین المللی تسنیم
پایگاه اطلاع رسانی رجا
جستجوگر اخبار تی نیوز
جستجوگر خبر شنیدی
خبرگزاری خبرنگاران آزاد ایران
بنگاه رسانه ای نکات پرس
پایگاه خبری افکار نیوز
پایگاه خبری تحلیلی شیرازه
پایگاه خبری تحلیلی کرمانشاه نیوز
پایگاه خبری تحلیلی موج چهارم
پایگاه خبری تحلیلی خبر داغ
پایگاه خبری تحلیلی حرم سوم
پایگاه خبری تحلیلی رعد نیوز
پایگاه خبری تحلیلی طلاب نیوز
پایگاه خبری تحلیلی پیشرفت پرس
پایگاه خبری تحلیلی 6بهمن
پایگاه خبری تحلیلی گام نیوز
پایگاه خبری تحلیلی خبر داغ
پایگاه خبری تحلیلی خیبر آنلاین
پایگاه خبری تحلیلی اسفراین
پایگاه خبری شلمچه نیوز
پایگاه خبری تحلیلی شریان
پایگاه خبری تحلیلی ندای انقلاب
پایگاه خبری جهان نیوز
پایگاه خبری تحلیلی انقلاب نیوز
پایگاه خبری تحلیلی 598
پایگاه خبری تحلیلی کمال مهر
خبرگزاری لحظه ای
پایگاه خبری تحلیلی رصد
پایگاه تبیینی و تحلیلی جریان شناسی دیدبان

بالاترین
یوتیوب



بسم الله
متنی که مطالعه می‌کنید، بخشی از اعترافات محمدعلی ابطحی - رئیس‌ دفتر خاتمی در زمان ریاست‌ جمهوری - می‌باشد. این قسمت از اعترافات وی در صدا و سیما پخش نشد.
ضمناً، لینک ویدئو نیز در انتهای مطلب درج گردیده است.

ابطحی:
یکی از تفکراتی که میرحسین موسوی داشت این بود که گمان می‌کرد جزئی از نظام، انقلاب و خط امام(ره) هست و به همین دلیل برخی دوستان ایشون ابایی نداشتند بگویند که ایشون از رهبری هم به امام نزدیک‌تر بود؛ در حالی که ما اینطور شوخی می‌کردیم که اگر حمایت‌های روزانه امام(ره) نبود، ایشون همان کارهای روزانه کشور را هم نمی‌توانستند انجام بدهند. اما با این حال ایشون تصور می‌کرد که خط امام(ره) ملک رسمی ایشون هست و تحت این عنوان می‌توانند رأی مردمی که واقعاً به امام(ره) علاقه‌مند هستند را کسب کند.
یکی از جلسات این‌ها، جلسه مشترکی بود که آقای موسوی، خاتمی و هاشمی رفسنجانی، روز شنبه فردای انتخابات برگزار کردند. در این روز، حمایت بسیار جدی از آقای موسوی توسط این مجموعه شکل گرفت، بعد از همان‌جا به حوزه علمیه قم نامه فرستاده شد که شما هم حمایت کنید، بعضی از مراجع مانند آقای صانعی پیغام دادند که ما حمایت می‌کنیم. مجمع روحانیون مبارز همان روز جلسه تشکیل دادند و در آن جلسه، ابطال انتخابات را خواستار شدند! انتخاباتی که با 40میلیون رأی برگزار شد.
این مجموعه شکل گرفته، باعث یکی از توهّمات جدی در آقای موسوی بود؛ موسوی تصور می‌کرد که این مجموعه به‌خاطر خود آقای موسوی و به‌خاطر دیدگاه‌ها و بیانیه‌های آقای موسوی شکل گرفته است.
در حالی‌که اگر این‌ها آقای موسوی را تنها نمی‌گذاشتند، اساساً به‌خاطر منافع خودشون بود.

این حرف را از سر اعتقاد می‌زنم؛ آقای موسوی از سر نادانی، آقای خاتمی از سر خیانت و آقای هاشمی رفسنجانی از سر انتقام گیری وارد این ماجرا شدند.

واقعاً آقای موسوی نمی‌دانست در مملکت چه خبر هست. آقای خاتمی برعکس، اقتدار دولت، اقتدار نظام، اقتدار قوای نظامی و قضایی، اقتدار معنوی امام(ره) در کشور را می‌دانست ولی در عین حال برای انتقام از شکست خودش، آقای موسوی را وادار به کوبیدن بر این طبل کرد.
آقای هاشمی رفسنجانی هم که انتقام از آقای احمدی نژاد در مرحله اول به دلیل اختلافات این چند سالشون و به نوعی هم انتقام از رهبری.
تمام این‌ها دلایل این اتفاقات بود.
بر فعالیت آقای هاشمی و حزب کارگزاران بیشتر تأکید می‌کنم؛ چون حزب کارگزاران و آقای هاشمی رفسنجانی، بیشتر امکانات سیاسی و مالی فراوانی داشتند. برای آقای هاشمی رفسنجانی رقابت با آقای احمدی نژاد و نبودن آقای احمدی نژاد مهم بود و بر این مبنا تلاش می‌کرد. در این‌جا جریان کارگزاران و جریان آقای هاشمی رفسنجانی را جریان غالبی می‌دانم. مجمع روحانیون مبارز که وابسته به امام(ره) هست، آقای مجید انصاری، به سرعت به دنبال نوشتن یک بیانیه‌ای در حمایت از آقای موسوی بود در همان روز شنبه، و گفت که ما فوری این را می‌گذاریم روی سایت مجمع، دو دقیقه بعد سایت قلم نیوز که وابسته به آقای موسوی بود بر روی سایت می‌گذارد، بعد گفتیم چی می‌شه، گفتند بعد از سه دقیقه زیرنویس شبکه خبری بی بی سی می‌شود! یعنی این مسیر با این سرعت شکل می‌گیرد برای مجمع!




  • مهدی رمضانی
۱۰
مهر
۹۲



قالب عکس از: PhotoFunia

برای دیدن تصویر اصلی کلیک کنید




بسم الله

یا شیخ! درود و صلوات اصلاحات بر تو !
شیخا! آرزوی چندین ساله‌ی اصلاحاتی‌ها را در کمتر از چهار ماه از شروع ریاست جمهوریت برآورده کردی !
شیخ! تو دیگر که هستی! دست خاتمی رو بستی!

کمی مزاح کردم؛ حرف دلم چیز دیگر است.
حرف دلم اینجاست که برای استقبال از شما، عده‌ای دانش آموز دبستانی و دبیرستانی را با اتوبوس‌های دولتی به فرودگاه آوردند، پیامک‌های انبوه با هزینه دولتی برای مردم فرستادند که: "استقبال از ریاست محترم جمهوری، جناب آقای دکتر روحانی به پاس حمایت از مواضع مردم شریف ایران، شنبه 11صبح 92/7/6 در فرودگاه مهرآباد / پاویون ریاست جمهوری"، حتی تعدادی از بازیگران را هم آوردند به فرودگاه؛ اما تعدادی طلبه و دانشجو هم با هزینه خودشان به فرودگاه آمدند تا حرفشان را به گوش شما برسانند. گناهی نکرده بودند، از جایی تأمین و خط دهی نمی‌شدند، فقط نگران پایمال شدن خون شهدا و فراموشی آرمان‌های امام و انقلاب بودند، فقط آمده بودند تا بگویند یاشیخ! محتاطانه‌تر عمل کن...
الا دنیاپرستان! خاکبازان!
فروشی نیست خون پاکبازان!

دیدیم چگونه با آن‌ها برخورد شد! ماجرای پرتاب کفشی که اثبات نشد، شعارهای هتاکانه‌ای که اثبات نشد، و نشد که حرف این جماعت به گوش شما برسد...
نرمش قهرمانانه را خوب می‌فهمیم؛ اگر این حرکت شما در راستای "نرمش قهرمانانه" - آنگونه که مدنظر رهبری می‌باشد - هست، گیری نیست؛ اما باید بدانید که این استراتژی، از راه رفتن بر روی طناب هم مشکل‌تر است، چرا که باید ابعاد زیادی را مدنظر بگیرید؛ حرف دو دوتا چهارتای ساده نیست؛ حرف دستکش مخملیست...
ز نو هنگامه‌ی شهد و شرنگ است
دوباره آزمون نام و ننگ است

مواضع شما را در نیویورک می‌ستایم، اما نباشد تحت تأثیر افکار حزبی ورشکسته، نرمش قهرمانانه تبدیل به سازش ملتمسانه شود.
به آمریکا سپردن سر، شما را
شما را زندگانی، مرگ ما را



پــ . نــ : سه قطعه شعر ذکر شده از شاعر عزیز، جناب میرشکاک می‌باشد.

کاملا بی ربط: کوچه‌هامان را به نام شهدا کردیم تا هر وقت نشانی منزلمان را می‌دهیم، بدانیم از گذرگاه کدام شهید با آرامش به خانه می‌رسیم.
  • مهدی رمضانی
۰۸
مهر
۹۲
  • مهدی رمضانی
۱۶
شهریور
۹۲
  • مهدی رمضانی
۱۰
شهریور
۹۲



برای دیدن تصویر اصلی کلیک کنید


بسم ا...

عده‌ای خرده می‌گیرند که چرا بنده و امثال بنده، به مخالفت با دولت شیخ قدم بر می‌داریم؛ چرا با عدم آغاز به کار جدی کابینه، انتقادات را وارد می‌کنیم؟ چرا به مسائل مهم‌تر نمی‌پردازیم؟ چرا...
وظیفه می‌دانم در قد و قواره‌ی خودم به این سوالات جواب گویم تا شاید فضای دید ذهن‌ها گسترده‌تر شود.

- ...
- جناب روحانی در میتینگ انتخاباتی ورزشگاه شهید شیرودی، وعده آزادی زندانیان سیاسی را داد
- جناب روحانی با رأی قاطع مردم رئیس جمهور شد
- جناب روحانی در اولین مصاحبه تلویزیونی، وعده تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی در حد توانش را داد
ایراد وارده: در شرایطی که هنوز دل رهبری و مردم از فتنه ننگین 88 خون است، این وعده داده می‌شود.
- ...
- جناب روحانی برای مراسم تنفیذ و تحلیف آماده می‌شود
- مراسم تنفیذ و تحلیف برگزار می‌شود
- جناب روحانی مشغول آماده‌سازی و معرفی کابینه‌ای معتدل می‌شود
- کابینه‌ی به اصطلاح معتدل معرفی می‌شود
ایرادات وارده: کابینه‌ای امنیتی؛ به طوری که حدود 10 نفر از اعضای هیئت دولت سابقه فعالیت در نهادهای امنیتی را دارند.
برای اولین بار اعتدال معنا می‌شود؛ "اعتدال بین کارگزاران و اصلاح طلبان" (و اینگونه وانمود می‌شود که اصولگرایان ذاتاً افراطی هستند)
ایراد بعدی، عرض اندام کردن برخی چهره‌های شاخص فتنه هشتاد و هشت پشت تریبون مجلس است؛ و نکته قابل توجه بعدی، لابی بدیهی تیم منسوب به علی مطهری(=بخوانید آفساید) در مجلس به منظور جمع کردن رأی اعتماد برای افراد مسئله دار کابینه
- نمایندگان اصولگرای مجلس، سعی در یادآوری مسائل 88 را دارند و به سخنان رهبری تأسی می‌جویند: "نگذارید فتنه فراموش نشود..."
- در کمال شادی، فتنه فراموش می‌شود؛ ملاک انتخاب وزرا، تجربه بیان می‌گردد و برای اولین بار لغت برند در مجلس استعمال می‌شود
- فتنه مهم نیست؛ نمایندگان اصولگرای مجلس کاسب فتنه خوانده می‌شوند
- ربیعی و زنگنه و ... رأی می‌آورند.
- ...
- میلی منفرد رأی نیاورد؛ توفیقی سرپرست شد
ایراد وارده: میلی منفرد و توفیقی هر دو در جریان تحصن دانشجویان دانشگاه تهران حضور داشتند؛ با وجود رد صلاحیت میلی منفرد به دلیل حضور در تحصن، توفیقی سرپرست می‌شود، کسی که یکی از عاملان تحصن و از سخنرانان بود.
- ...

تعدادی از ایرادات وارده را یادآور شدم

خداوند به راز سینه‌ها آگاه است


طرح نوشت: آنچه بنده می‌بینم، شمشیریست که جناب شیخ از رو بسته است#

کاملا بی ربط:
از کچل کردن شهید ابراهیم هادی بعد از اینکه چندتا دختر از خوشگلی اون صحبت کرده بودند، فهمیدم برای هرکسی که بزک کنی، قسمتت همان می‌شود؛ خواه خدا باشد خواه ...
  • مهدی رمضانی
۲۵
مرداد
۹۲



برای دیدن تصویر اصلی کلیک کنید


بالاخره بشکه صبرم لبریز شد! تصمیم داشتم تا رأی اعتماد گرفتن کابینه از مجلس، مطلبی ننویسم؛ به همین خاطر، از مراسم تنفیذ و تحلیف عبور می‌کنم و به اصل مطلب، یعنی رأی اعتماد کابینه می‌پردازم.

اعتدال:
لغت‌نامه دهخدا: میانه حال شدن در کمیت و کیفیت، راست گردیدن(از کجی و انحناء بیرون آمدن)، میانه‌روی در هر چیز و عدم افراط و تفریط
لغت‌نامه معین: میانه‌روی(خودداری از افراط و تفریط)

اعتدال را فهمیدم؛ فهمیدم که در این چهارسال، حالا حالاها با این کلمه کار داریم و باید کم کم لغت‌نامه دهخدا و معین را به‌روز و اصلاح کنیم! اصلاحات همین است دیگر !

اعتدال یعنی جامع! فراگیر! غرب‌پسند! حتی اگر تفریط باشد!


یا رب که آب دریا چون نفسرد ز خجلت
چون بیند این عواطف بیرون ز اعتدالش

تصمیم دارم اولین اصلاح ادبی‌ام را انجام بدهم؛

می‌خواهم کلمه‌ی عواطف را از شعر جناب خاقانی بردارم و کلمه عواصف را جای آن بگذارم؛ البت زیاد تغییر نمی‌دهم برای بار اول! فقط دسته‌ی «ط» را کوتاه و معتدلش می‌کنم!

یا خدا! معنی کلاً عوض شد! خب ایراد ندارد؛ پس از اصلاحات غربی، حالا باید منتظر بود و دید آیا اعتدال هم غربی می‌شود یا نه!


وزرای پیشنهادی جهت اخذ رأی اعتماد:

- میانگین سن وزرای پیشنهادی 62 سال

- اکثراً کارگزار و اصلاحاتی

- عده‌ای فعال در 88

- ...

این‌ها نمونه‌ایی از «اعتدال» است.


و حالا بریم سراغ حقوقدان بی‌سرهنگ!

یا شیخ! به زیبایی نشان دادی حقوقدانی نه سرهنگ!

نجفی، میلی منفرد و سلطانی فر رأی نیاوردند؛ فدای سر علی مطهری! عوضش زنگنه، آخوندی، حجتی و ربیعی که رأی آوردند! برو حالشو ببر! حالا برو به آن آقای وزیری که دنبال گرین کارت برای آمریکا بود بگو دیدی ایران چقدر خوبه! چقدر مجلس خوبه و اصلاً لابی بازی نمی‌کنند! به آن آقایی که سال 88 نماینده موسوی بوده بگو، همه چی آرومه! ما چقدر خوشحالیم!

نمایندگان کلاهشان را بالاتر بگذارند. رو سفیدمان کردند در این سه روز با این همه حواشی؛ و بعضی‌ها(جناب جلالی) چه خوب خودشان را شناساندند!

و چه زیبا گفت حجت الاسلام رسایی: «نمایندگان محترم، جایی که ما هستیم یک بزنگاه تاریخی برای مجلس است؛ موکلین شما و مردم نگاه نمی‌کنند مجلس چند مصوبه داشته، چند جلسه داشته؛ مجلس را در بزنگاه‌ها بررسی می‌کنند؛ اینجا آن بزنگاه است...»

برخی نمایندگان موافق کلیات کابینه، تصریح می‌کردند که «کابینه معرفی شده تخصص دارند، چرا با 88 کاسبی می‌کنید! چرا سن بالای کابینه را پیش می‌کشید!...»

و فراموش کردند مقام معظم رهبری در آخرین دیدارشان با دانشجوبان در مورد فتنه 88 بار دیگر صحبت کردند؛ و فراموش کردند رهبری 4 سال است در مورد فتنه تذکر می‌دهد و فراموشی فتنه را خطری مهیب می‌انگارد!


شیخ خط قرمزهایش را این پنج مورد ذکر کرد و اعلام کرد که خود و کابینه‌اش از خطوط قرمز عبور نخواهند کرد.

امانتداری از بیت المال

رهنمودهای رهبری

حراست از عزت کشور

صیانت از حقوق مسلم ایران

پایداری از اخلاق و احکام نورانی اسلام



بی ربط: عشق است که روح مرا به تموّج وا می‌دارد، قلب مرا به جوش می‌آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می‌کند، مرا از خودخواهی و خودبینی می‌رهاند، دنیای دیگری حس می‌کنم، در عالم وجود محو می‌شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده‌ای زیبابین پیدا می‌کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می‌ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می‌برند… این‌ها همه و همه از تجلیات عشق است. (شهید چمران)

  • مهدی رمضانی
۰۳
مرداد
۹۲


متن این مطلب، از وبلاگ سرلوحه‌های موج چهارم نوشته بلال حبشی قمی برداشت شده و طرح مربوط به بنده می‌باشد

سلام!

جناب علامه مصباح! شما بدون شک مقصر هستی که کاری کردی آقای قالیباف تنها با 13 میلیون رأی ناقابل در انتخابات از آقای روحانی شکست خورد! شما حسب آیه "السابقون السابقون اولئک المقربون" باید آقای جلیلی را مجبور می کردی به نفع آقای قالیباف انصراف دهد. مگر نه این است که آقای قالیباف هفت-هشت سال است در صف انتظار میدان پاستور بوده و آقا سعید شما تا قبل از روز ثبت‌نام، حتی در آمدنش هم تردید بوده.

آقای مصباح! در دین شما مگر آبرو ریزی حرام نیست؟ چرا پس باعث آبرو ریزی در انتخابات شدی؟ آخر مگر معنی می‌دهد، کسی که تا چند ماه پیش، در هر کوی و برزن رییس جمهور بلاشک ایران خوانده‌ می‌شد، با کاندیدای پراید سوار دو هفته‌ای، تنها دو میلیون اختلاف رأی داشته باشد؟!

آقای مصباح! شما حق نداشتی بر خلاف مصالح عده‌ای تصمیم بگیری! به چه حقی باید طرف اصلح را می‌گرفتی وقتی صالح خیلی خیلی مقبول (در حد پنج میلیون رأی) در انتخابات وجود داشت ؟؟؟

آقای مصباح! می دانم که دکتر جلیلی مستقل وارد عرصه انتخابات شد و از ابتدا نمی‌خواست خود را وام دار حزب و جبهه و جریانی نشان دهد، می‌دانم که آقای جلیلی گزینه اول شما نبود و عضو جبهه پایداری هم نبود که بخواهد به امر و نهی شما یا دیگران کنار برود، اما با این وجود شما باز هم مقصری که جلیلی کنار نکشید! نمی دانم چرا ولی شما باز هم مقصرید!

آقای مصباح! اصلا می‌دانید؟! اگر شما از جلیلی حمایت نمی‌کردی یا وی را به زور مجبور می‌کردی به نفع کاندیدای پنج میلیونی من کنار بکشد، الآن خلبان ما به‌جای آن آقای حقوقدان، فرمان در دستش بود؟

 خب خودتان حساب کنید دیگر، اگر شماها به نفع آقای تکنوکرات کنار می‌کشیدید، می‌شد هشت میلیون. از آن طرف هم مجبور می‌کردیم  علی‌اکبر را که به وعده‌اش عمل کند و  اون هم به عبارتی می کند دو میلیون و اندی. محسن رضایی هم حالا گیریم خودش گفته باشد اصول‌گرا نیست و مستقل آمده، اما خب یه زمانی که اصول‌گرا بوده! سبدش  را دو دستی می‌دهد به ما! و هوادارانش هم به همین بسنده می‌کنند و کاری هم ندارند که او دبیر تشخیص مصلحت نظامی بوده که شیخ حسن مسئول تحقیقات استراتژیک آن است و صاف می‌روند رأی‌شان را در سبد ما می‌ریزند. که آن هم به عبارتی می کند سه میلیون و خورده‌ای... پسر آن چرتکه را بیاور... خب... جمعاً می‌شود حدود شانزده میلیون. هنوز دو میلیون می‌خواهیم... طرفداران آقای غرضی هم که دکتر سرهنگ خلبان را ول نمی‌کنند یک حقوقدان را حمایت کنند، خب این هم نیم میلیون. یک میلیون هم آرای باطله داریم که فقط چون شما به نفع خلبان کنار نکشیدید رفتند رأی سفید دادند... هنوز هم کم است ؟؟؟  آهان! پنج شش میلیون نفر اصلاً چون شما قبول نداشتید قالیباف اصلح است، به روحانی رأی دادند؛ شما در این دو هفته داشتید علیه دکتر قالیباف در رسانه های وسیع و گسترده و سازمان یافته‌تان حرف می‌زدید (و ما اصلاً چنین کاری را نکردیم و کلامی نسبت به دکتر جلیلی بداخلاقی نکردیم و "هندوانه در بسته" و "گزینه جریان انحرافی" و "گزینه تندروها" و "طرفدار حفظ وضع موجود" و "جلیلی=مشایی" و... را که ما نبودیم می‌گفتیم). خب نتیجه‌اش این می‌شود که پنج شش میلیونی که می‌خواستند به قالیباف رأی دهند، رفتند رأی‌شان را ریختند توی سبد حسن آقا.

دیدید؟ دیدید شما مقصرید؟ دیدید اگر شما می‌گذاشتید، خلبان در همان دور اول با نسبت آرای بسیار زیاد رییس جمهور می‌شد....

اصلاً شما خیلی مقصری! به جای همه عالم و آدم هم مقصری! شما همان دیوار کوتاهی هستی که وقتی کاندیدای چهل درصدی نظرسنجی‌های من رأی اش ته می‌کشد می‌توان ناسزا نثارتان کرد!

اصلاً میدانی چرا به شما بد و بیراه می‌گویم؟ چون شما خودت پیش‌بینی کرده بودی که این روزها عده‌ای "مرگ بر مصباح" سر خواهند داد و من از سر علاقه وافرم به شما، دوست ندارم پیش بینی شما محقق نشود.

بالاخره دلم باید خنک شود دیگر! چرا که نه تنها کاندیدای اصلح شما بلکه طرفداران شما و او از رأی نیاوردن آقا سعیدتان نه تنها ناراحت نشدند، بلکه خیال‌شان هم راحت شد که خداوند لطف کرده و باری از دوششان برداشته، و اما به من حق بدهید، من که از خیلی وقت پیش آماده شده بودم به همراه مدیر جهادی اتو کشیده‌ام بروم پاستور، حالا چگونه باید خود را خالی کنیم؟ بگذارید چند روزی به شما بد و بیراه بگویم تا دل من هم خنک شود.

آخر باید کاری کنم که هیچ فقیهی جرأت نکند، نیروسازی کند برای انقلاب و ساختارسازی نماید برای پیشرفت نظام. فقیه و مجتهد باید مثل بچه خوب بنشیند درس حیض و نفاسش را بدهد و هی الکی به پر و پای سیاست نپیچد! حالا مدرس صد سال پیش یه چیزی گفت. خدا بیامرزدش. شما که نباید جدی بگیری...

آقای مصباح، من خیلی دلم می‌خواهد به علی‌اکبر ولایتی هم فحش بدهم که زد زیر میز ائتلاف و آبروی ائتلاف کننده و صاحب ائتلاف را جمیعاً به باد داد. اما چون جرأتش را ندارم، به جای او هم به شما بد و بی راه می‌گویم.

به شما بد و بی راه می‌گویم چون اگر بخواهم به علی‌اکبر ولایتی چیزی بگویم، آبروی خودمان بیشتر می‌رود و نشان می‌دهد چقدر هوش سیاسی ماها بالاست که حتی بلد نبوده‌ایم با چه کسی ائتلاف کنیم که دستمان را آخر کار در پوست گردو نگذارد؛ و اصلاً به‌یاد نداریم شما، روزی که این ائتلاف شکل گرفت، گفتید: "این ائتلاف پایدار نخواهد ماند..." و تکنوکرات ما در جواب این پیش‌بینی غلط شما گفت: "اگر ائتلاف از هم پاشید، به دینداری ما شک کنید"

 نمی‌توانم از او انتقاد کنم چون حمایت جمعی از مدرسین سنتی اصول‌گرایی حوزه را در بغل داشت و من اگر به شما حتی بدترین ناسزا را هم بگویم، آنان را از گل نازک‌تر نمی‌خوانم.

و نیز به این دلیل که دست این "علی اکبر" در دست آن "اکبر" بود که فعلاً انتقاد از وی را چهار سالی باید غلاف کرد، چون ریش و قیچی دست آن‌هاست از این به بعد.

آقای علامه! مقصر شما هستی که در چهار سالی که ما احمدی نژاد را به فحش و فضاحت کشیدیم، حاضر نشدید به خاطر جریان انحرافی، همه خوب و بد دولت را یک جا و غیرمنصفانه، از خاطر ببرید و حساب دولت عدالت و خدماتش را از حساب چند نفر منحرف جدا کردید. و گزینه مورد حمایت‌تان هم در انتخابات همین خط مشی را پیش گرفت و آن کاری را نکرد که سایر کاندیداها کردند و به قول رهبری، غیر منصفانه خط باطل بر همه‌ی عملکرد مثبت دولت احمدی نژاد کشیدند.

بگذارید در پیامک‌ها و کامنت‌هامان بنویسیم تو علی مطهری زمان هستی و نه مطهری زمان! بگذارید در قیل و قال‌مان تنها دلیل رئیس جمهور نشدن نامزد خود را شخص شخیص شما و جبهه پایداری بدانیم.

تازه، جبهه هم اسم قشنگی است و تلقی مثبت در ذهن ایجاد می کند و به همین خاطر دیگر از لج هم که شده به دار و دسته شما "جبهه" پایداری نمی‌گویم! برای خالی شدن عقده‌ام مدام می‌نویسیم گروهک پایداری... گروهک پایداری... گروهک پایداری... گروهک پایداری... گروهک پایداری... گروهک پایداری... گروهک پایداری... گروهک پایداری، اصلاً بدتر از این هم می‌گویم؛ دهن من که چاک و بست ندارد؛ حزب شما و جد و آبایش ریشه در انحراف دارد، پس اسم فرقه بر شما می‌گذارم و به شما می‌گویم فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... فرقه پایداری... .

آخی! کمی عقده‌ام خالی شد؛ عقده‌های فروخفته ناشی از اختلاف 15 میلیونی رأی خلبان محبوب چهل درصدی نظرسنجی‌ها با منتخب فعلی مردم !!!



پس نوشت 1: تقدیم با عشق به داداشی با بصیرتم آقا حسین قدیانی و اعوانش که فتنه و فتنه‌سوار را ول کرده و دو دستی چسبیده به کوبیدن علامه مصباح و این را هم بصیرت تاریخی تلقی می کنند.

این پست، اول یک کامنت بود در وبلاگ آقا حسین که خب لطف کردند ترجیح دادند منتشرش نکنند.

پس نوشت 2: باز هم تقدیم به "داداش" حسین که نوشت: "من برائت می‌جویم از کسانی که در فتنه با روشنگری‌شان، کاسبی کردند" ... . و چه زود یادمان می‌رود که خودمان در همین ایام فتنه شدیم نویسنده کتاب و مولف و... و کتاب‌هامان که به همت جمعی از دوستان خریداری شد، دسته دسته دارد در دفاتر بسیج دانشجویی خاک می‌خورد... و چه زود یادمان می‌رود، تا دیروز که ایام بصیرت‌بخشی بود، قالیباف و شهرداری‌اش را دزد و بی‌بصیرت و... می‌خواندیم و امروز که روزنامه وطن امروز، سیاست‌اش چیز دیگری است، باید کمی تغییر درجه بدهیم.

پس نوشت 3: همه این‌ها، دلیل بر زدن بر سر و کله دیگری نیست و با وجود این نقدهای درون گفتمانی نباید وحدت میان نیروهای ارزشی را به خاطر سیاسیون امروز و فردا فدا کنیم.

این پست هم اگر وجوب حمایت از مظلوم نبود، اصلا! به دلم نبود بنویسم.


مطالب مرتبط: أین عمار؟ این عمار؟




  • مهدی رمضانی